دو درویش (بر اساس داستانی از قابوس نامه):
نوشته شده توسط : محمد رضا احمدیان-admin

دو درویش با هم سفر می کردند.یکی لاغر بود و فقط هر روز یک بار غذا می خورد و
دیگری اندامی قوی داشت و با خوردن روزی سه بار غذا هم سیر نمی شد.
آنها به شهری رسیدند، ماموران شهر که در جستجوی دو جاسوس می گشتند آن دو را به اشتباه به جای جاسوس گرفتند و به زندان انداختند و در را بهروی آن ها بستند و به آن ها آب و غذا هم ندادند.
دو هفته گذشت و جاسوس های واقعی به دام افتادند و بی  گناهی آن دو درویش معلوم شد.ماموران بی درنگ به زندان رفتند و در را گشودند. درویش لاغر و ناتوان زنده مانده و آن درویش قوی پرخور مرده بود.
ماموران خیلی تعجب کردند.آن ها نمی فهمیدند چرا درویش لاغر و ناتوان زنده مانده و آن درویش قوی مرده است.
مرد دانایی به آن ها گفت: اگر غیر از این بود باید تعجب می کردید!درویش قوی و پرخور نتوانست دو هفته گرسنگی را تحمل کند و مرد،اما درویش لاغر و کم خور به نخوردن عادت داشت و توانست زنده بماند.

 

parsianfun.com



:: موضوعات مرتبط: بخش عمومی(سایر مطالب خارج از مرجع) , طنز-حکایت-داستان , ,
:: برچسب‌ها: داستان , حکایت , لطیفه های جددید , داستانک زیبا , جذاب ترین داستانه , دو درویش , داستانهای قابوس نامه , داستانک , داستان ,
:: بازدید از این مطلب : 522
|
امتیاز مطلب : 12
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
تاریخ انتشار : سه شنبه 28 دی 1389 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: